مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز
مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز
با سلام
شعری که زبان حال فرزند یک مفقودالاثر است
هر چه دیدیم از آن روز سفر بود پدر
هرچه خوردیم همه خون جگر بود پدر
شب برگشتنت از جبهه خونین جنوب
چشممان تا گذر صبح به در بود در
اشک و لبخند و دعا و دو سه سجاده نماز
کارمان از سر شب تا به سحر بود پدر
عکسها خاطرهها ثانیهها میگفتند
که در آن عافیت آباد خطر بود پدر
بعد از آن شب که سکوت از همه جا میبارید
خانه بیتاب به دنبال خبر بود پدر
لای دیوار خبرهای بدی میآمد
حرفهایی که پر از داغ و شرر بود پدر
میشنیدیم و فقط خون جگر میخوردیم
کاش گوش و لب و چشمم همه کر بود پدر
بعد از آن سال که از جبهه نیامد نامت
همه گفتند که مفقود اثر بود پدر
بعد از آن سال که از جبهه نیامد نامت
مادرم جای شما جای پدر بود پدر
با تشکر
سلام دوست عزیز
من حمزه زارعی هستم ( شاعر و ترانه سرا) اما این شعر از من نیست !!!
نمیدونم شاید یه حمزه زارعی دیگه ای هم داشته باشیم که احتمالش هست ...
مرسی
یا علی