سلام دوستان خوبم
خبر مسرت بخش پیروزی شکوهمند وغرورآفرین حزب الله لبنان چقدر زیباو دل انگیز بود وازبشارت فرداهای آفتابی وحماسه های آبی سرشار...
باری،سایه روشنی ازاحساسات خودرا درقالب غزلواره ای ناچیز به خاک پای رزمندگان دریادل وحماسه آفرین حزب الله تقدیم می کنم:
سبز درسبزند دستان بهار انگیزتان
دست های ساده ی از آسمان لبریزتان
دسته دسته سینه سرخان مهاجرآمدند
ازطواف صحن چشمان کبو ترخیزتان
هرنفس بر مستی ام دروازه ای وا می کند
در سماع ناگهان،شمس الحق تبریزتان
می زند روح بیابان گردم امشب مثل ماه
بوسه ها بروسعت زیتونی جالیزتان
کوه،حیران از شکوه آن همه توفان سوار
ای اجاق لاله روشن ازسم شبدیزتان
کیستند این آسمان داران که با خون می کشند
طرح اقیانوس را بر خاک باران خیزتان
سر زد از گل سنگ های خشم تان خورشید ها
شعله افشان بر طلسم وحشی پاییزتان
غیرت آیینه است این سید دریا به دوش
می دهد از فتنه ی مرداب ها پرهیزتان
«سست تر از خانه های عنکبوت»،آن روز گفت
بعد از این تندیس ابلیس است حلق آویزتان
جنگ دندان وسرانگشت چه باید کرد هاست
حاصل خصم شقاوت پیشه ی خونریزتان
خواب دیدم ای همه بالا بلند شب شکار!
پرچم صبح ظهور از شور رستاخیزتان!
سلام
شعر زیبایی بود لذت بردم. اما این قالب وبلاگتون خیلی قاطیه. سایز قلمتون هم برای این شعر خیلی بزرگ است… یا علی
سلام عزیز ! ممنونم از آمدنت. کتابها را به نشانی کتاب هفته بفرست روی پاکت اسم مبارک ما را بنویس!!از شعر و همدردی به روزت لذت بردم . بمانی همیشه که خیلی لازمی.