عاشورایی
نذر سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
آن سر که از او رنگ شفق خون می ریخت
از نای بریده بر طبق خون می ریخت
در بزم شراب ، شب پرستان دیدند
قرآن که از آن ورق ورق خون می ریخت
6/5/75 . مهاباد
***
راه حسین
فردوس به زیر سایة ماه حسین (ع)
گل حاصل تسبیح سحر گاه حسین (ع)
مهتاب اشارتی است از جلوة او
خورشید چراغ کوچک راه حسین (ع)
***
یا حسین
آدینه ، خلاصه ای است از آه حسین (ع)
آیینه ای از ادامه ی راه حسین (ع)
از «ندبه» و «عهد» و «آل یاسین » راهی است
بر پنجرة ظهور خونخواه حسین(ع)
***
ستاره
نذر حضرت رقیه (س)
تنش لبریز زخم تازیانه
شب و ماه خرابه آشیانه
گل پر پر پدر را خواب می دید
ستاره نم نم از چشمش روانه
***
یا ابا الفضل (1)
تو و مشک و دو چشم تر ابا الفضل (ع)
و نخلستانی از خنجر ابا الفضل (ع)
فرات از شرم چکه چکه شد آب
پس از دستان آب آور ابا الفضل (ع)
***
یا ابو الفضل (2)
عموی لاله ها بی تاب برگرد
فدای قامتت سیراب برگرد
جلو تر شب پرستان در کمینند
نمی خواهیم بی تو آب ، برگرد
***
یا ابوالفضل (3)
به دندانت کشم از خوش خیالی
ببین ای مشک این آشفته حالی
اگرچه دست هایم از تن افتاد
نمی خواهم بیایم دست خالی !
این شیهه ی ذوالجناح است ، می پیچد از سوی صحرا
سم ضربه هایش پیاپی ، آشفته گیسوی صحرا
این شیهه ی ذوالجناح آه،توفانی از شن به پا کرد
می پیچد آیات ظلمت ، تشباد و هوهوی صحرا
بر یالش از خون خورشید ، روئیده عرش ستاره
هفتاد و دو کهکشان سوخت ، در آن هیا هوی صحرا
بر نیزه ناگاه خورشید ، زلف شلالش تکان خورد
سرخ از گناه زمین ماه ، - فانوس کم سوی صحرا -
دنباله ی کاروان دید ، خم شد زمین سخت لرزید
بوسید یاس کبودی ، بر روی زانوی صحرا
بر نیزه چشمش چه زیبا ، بر کفتران نوحه می خواند
آهسته دنبال می کرد ، رد پرستوی صحرا
ماندند مات گلویت ، الله اکبر ! چه خواندی
عطر کدام آیه ی عشق ، آمیخت با بوی صحرا ؟!
گرگان دشت شقاوت ، منزل به منزل رمیدند
قرآن چشمت درخشید ، تا از فراسوی صحرا !
تاسوعای حسینی / نهم فروردین ۱۳۷۹
از اعتراض و عشق
شکسته ای دوباره این غرور ساده را
گره زدی به باد تک چراغ جاده را
شکسته، خسته، دست بر دعا نشسته ام
دخیل بسته ام « گز امامزاده » را
به گوش می رسد صدای پای یک سوار
بشارتی دهید تک درخت جاده را
هلا سوار سبزپوش، با خودت ببر
دل من ـ این همیشهی خدا پیاده ـ را
بگو به آسمان به ما چرا نمی دهند
از اعتراض و عشق، حق استفاده را؟
ترانه غروب من شکوفه می زند
نگاه می کنی گل به آب داده را!