خیابان در خیابان پایکوب آهن ودود است
مسافر خسته از موسیقی شهر غم آلود است
به دوشش کوله باری از دوبیتی های دلتنگی
مزامیر نیستانش پر از اندوه داوود است
به صحرا چشم می دوزد سواری خسته پیدا نیست
و بر دریا که از اندوه ماهی ها نمک سود است
می اندیشد به یک آدینه آن صبح تماشایی
می اندیشد ظهورش در کدامین صبح موعود است
تمام سارها آن روز شاعر می شوند از شوق
و شاعر تر از آن ها بید مجنون لب رود است
زمین پلکی به هم تا می زند قد می کشد ناگاه
که می بیند سراسرخالی از بت های نمرود است
۱۳۸۹/۳/۲۱بوشهر
وبسایت شعر امروز ایران
با آثاری درخشان از
سید علی صالحی
رضا براهنی
شمس لنگرودی
حافظ موسوی
علی عبدالرضایی
منیره حسینی
سید مهدی موسوی
لیلا کردبچه
الیاس علوی
گروس عبدالملکیان
راه اندازی شد
این وبسایت به صورت ماهنامه ، و با ارائه ی آثار شما عزیزان اداره خواهد شد .
منتظر نظرات و آثار ارزشمندتان هستیم .
سلام ممنون از حضورتون
از غرلتون لذت بردم
بازهم سر بزنید
سلام بر شاعر گرامی و دوست ارجمندم.
غزل زیبا و محکمی است.
خیابان در خیابان پایکوب آهن ودود است
مسافر خسته از موسیقی شهر غم آلود است
به دوشش کوله باری از دوبیتی های دلتنگی
مزامیر نیستانش پر از اندوه داوود است
به صحرا چشم می دوزد سواری خسته پیدا نیست
وبر دریا که از اندوه ماهی ها نمک سود است
همواره غزلخوان باشید.
سلام و درود بر دوست عزیزم
کار بسیار زیبایی بود . دست مریزاد
از استاد اخلاقی شنیدم قراره کتابتون چاپ بشه .قم دفتر تبلیغات .
چاپ شد من رو هم بی نصیب نگذارید . هم کتاب خودت هم تبسم های شرقی
یاعلی
سلام گرانمایه دوست صمیمی جناب انصاری
..............
غزل با طراوت با آن طنین دلنشین ومضامین بلند وحال وهوای انتظاری اش را زمزمه نمودم.....پیش در امدی بسیار معطر وخیال انگیز ومطلوب...را با تصویر گری های متعالی مزین فراهم ساخته اید در این غزل تا از مسیر آن به آن فضای موعود معطر انتظار.روشن برسی....ودر این مجمو عه ی باطراوت وشکوهمند..زمستان را به بهاری شکوفا از گلهای معطر...
بدل ساخته ای که چشممان وجان ودلمان به صبح انتظار انشالله روشن شود..وحسن سلیقه تان هماهنگی ردیف با این قافیه های کمیاب ولطیف بود
سلام عزیز
خوب هستید؟
زیبا بود و پر احساس از نوع جنوبی...
و شاعر تر از آن ها بید مجنون لب رود است.
به امید دیدار
تمام سارهاآن روز شاعر می شوند از شوق
وشاعر تر از آن ها بید مجنون لب رود است
سلام برادر
خیلی زیبا بود
بیت پایانی به زیبایی بقیه شعر بنظرم نیامد.
سلام استاد گرامی
این بیت را در ذهنم مزمزه می کردم
دیگر تلنگری به خیالم نمی زنی
دستی دوباره بر پر و بالم نمی زنی
که باغزلی زیبا که لبریز از عطر ظهور است به خلوت انتظارم آمدی و موسیقی شهر غم آلودم را با ضرب آهنگ این شعر گره زدی به امید آن که میهمان شب های قنوتت باشم.
سلام
غزلی یک دست بود
اما انتظارم بیشتر از اینهاست...شاه بیت نداشتی...
پایان خوبی نداشتی خیلی گنگ بود یا من متوجه نشدم..
ممنون که سرزدی
سلام برادر!
ممنون از حضورتان . غزلی خواندنی بود . در سایه عنایت حضرتش باشید.
سلامی دوباره
این بیت آخری هنوز میشه بهتر بشه.
یعنی یه جورایی روون نیست.
قسمتهای نقطه چین خوبه ولی بقیه، جمله رو پیچیده کردن.
................................. قد می کشد ناگاه
که می بیند سراسر ..............................
سلام
دگرگونه تر باشد آیین ما
جز این باشد آرایش دین ما فردوسی طوسی
کارت درسته حاجی
و شاعر تر از آن ها بید مجنون لب رود است
یا یار غایب از نظر
سلام
خواندم و لذت بردم...
راستی چه طوری میشه کتابهاتونو تهیه کرد ؟؟
سلام حاجی جان
دلم لک زده برات، بی خبر رفتی و غریب. هروقت هم پیام میدی همش گلایه آمیزه، تو که روحیه منو میدونی، میدونی که این گلایه ها ناراحتم میکنه. بگذریم قسمت این بوده که فراق بیفته. چشم انتظارتم بی گلایه.
یه کودک سالخورده از جنوب، از بوشهر. میبد بهت خوش بگذره، اینجا به من خوش نمیگذره
حسین جان سلام
بار دوم است که میخوانمش
بار پیش لذتش را برده بودم و این بار قند مکرر بود
اما میدانی که نقد نمیدانم
و نکته خاصی هم به ذهنم نرسید برای گفتن.
راستی از پررنگ بودن نقش عناصر طبیعت در غزلهایت لذت میبرم.
سلام استاد انصاری! به به! فوقالعاده است. ایدکم الله انشالله
سلام شیخ شعر بوشهر
میگن یزد برف اومده راسته؟
اولش فکرکردم همون غزل قبلیه بعد دیدم نه. قافیه هاش هموناست
تصویر دو بیت پایانیت خیلی زیبا بود
کارت درست
غــزل (377)
مـا شبـی دســت بـر آریـم و دعـــــایـی بـکـنـیـم
غـم هـجــران تـو را چـــــــــاره ز جـایـی بـکـنـیـم
دلِ بـیـمـار شــد از دست ، رفـیـقـــــــان مــددی !
تـا طـبـیـبـش بـه سـر آریــم و دوایــی بـکـنـیــــم
آن کـه بیجـرم بـرنـجـیـد و بـه تـیـغــم زد و رفـت
بــازش آریـــــد خـــــدا را کـه صـفـــایـی بـکـنـیـم
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛
"ستیغ سخن" با شرح این "غـــزل" از حافظ ، چشم به راه حضورتـان است .
به اینجا ها هم سـری بـزنـیـد ! چیزایی پـیـدا میشه !
www.kazerun1333.blogfa.cm
www.yasht-poem.blogfa.com
مـانـا بـاشــیـــــد!
سلام شاعر
زیبا مثل همیشه ...
سلام حسین جان...ممنون و شرمنده ی بزرگواری و مهر مدامتم.گلی.گل.
می اندیشد به یک آدینه آن صبح تماشایی
می اندیشد ظهورش در کدامین صبح موعود است
ســـــــــــــــــــــــلام بـر او !
و سلام بر شمـا !
خـوانـدمتان و لحظاتی با دلـتــــان هم نـوا شدم
سرشار از تـغـزل انتظار باشید!
سلام
ممنون که لطف کردی و سر زدی.شما را پیش از این هم خوانده بودم و پس از این هم خواهم خواند.
غزلتان زیباست مثل قبلی ها.
همچنان موفق باشید.
سلام و درود
فرهاد کنج بیستون جان می کند، اما فقط
در قلب شیرین تا ابد، پرویز یعنی اتفاق...
من عاشقم، تو عاشقی، دیگر تعارف کافی است
پشت کلاس درس هم، دیگر توقف کافی است...
گفتم اگر نظر به تو خواهر برادری ست
شرمنده! آن نگاه برایم عوض شده ست...
شما دعوتید به خوانش سه غزل نو کلاسیک و حسی(غیر عریانیستی) از جناب استاد آرش آذرپیک-بنیان گذار مکتب ادبی اصالت کلمه"orianism"-
شما کدام یک از این سه غزل را می پسندید و برای این انتخاب چه دلیلی دارید؟
با سپاس
یا هو.در اینجا احساس بالندگی و شکوفایی می کنم. مرحبا بر این ذوق و نفس گرم و طبع روان.خانه زیبایی ساخته ای همنفس! از اینکه سر زدی و رد پا گذاشتی ممنون و از اینکه لینکه فرمودی سپاس. مقابله به مثل می شود. باز هم سر بزن به خانه من!
سلام محمدحسین عزیز!
دستت دردنکند چند وقتی است که حسابی پاتوی کفش ما کرده ای. شعرت چون همیشه زیباست و باشکوه با لحنی حماسی و سترگ. اجرت با موعود. در مورد بیت آخر با آقاپیمان هم عقیده ام. یاحق
درود بر شما
سلام به دریا؟ کجایی عزیز نکنه مدتی نمی بینیمتون ...
غزلت چون همیشه تازه و با طراوت است:
تمام سارها آن روز شاعر می شوند از شوق
و شاعر تر از آن ها بید مجنون لب رود است
سلام استاد
قدیمترا اگه غریبه ها محل نمی ذاشتن مسئله ای نبود
حاجی هم شما جنوبی هستی هم من
شما اهل بوشهر
ما اهل سیستان و بلوچستان
مدتیه از نظراتتون بهره نبردم
ایشالا این انتظار به سر برسه
علی علی...
زیباست اشعارتان استاد.
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمیکاهم.
سلام
وبلاگ کانون ادبی کتابخانه فلسطین با دو اثر از اعضاء به روز شد منتظر حضور گرم و نظرات مفیدتان هستیم
تمام سارها آنروز شاعر میشوند از شوق
سلام عزیز همراه دارم از دو مجموعه ت لذت میبرم
درود بر تو و اندیشه ی پاکت
سلام برادر ، "راضی شدیم" را در "خونین دلان" بخوانید.
سلام
ممنونم از حضورتون
مدتی نبودم مجالی شد برای به روز کردن دوباره وبلاگ
غزل زیبایی سرودید به خصوص این بیت:
به دوشش کوله باری از دوبیتی های دلتنگی
مزامیر نیستانش پر از اندوه داوود است
موفق باشید
به نام آفریدگار موعود
همین...
یاعلی مدد
عرض سلام و ارادت ...
شعر و دلنوشته هاتون مدام ..
تشریف میارید اهواز قابل بدونید خدمتتون باشیم ..
تمام سارها آن روز شاعر می شوند از شوق
و شاعر تر از آنها بید مجنون لب رود است
غزل فوقالعاده ای بود
بسیار زیبا و ساخته پرداخته شده
از واژ ه ها و قافیه ها به خوبی استفاده شده
حقیقتا لذت بردم
به یکبار خواندن آن قانع نشدم!!
دست مریزاد
از دعوت شما هم ممنون
در پناه حق
تمام سارها آن روز شاعر می شوند از شوق
و شاعر تر از آنها بید مجنون لب رود است
غزل فوقالعاده ای بود
بسیار زیبا و ساخته پرداخته شده
از واژ ه ها و قافیه ها به خوبی استفاده شده
حقیقتا لذت بردم
به یکبار خواندن آن قانع نشدم!!
دست مریزاد
از دعوت شما هم ممنون
در پناه حق
سلام حسین جان
سری به فارسی زبانان بزن.
یا علی
سلام رفیق
خیلی خوب آغاز شد
ونکته ی گیرا برای من این بدود : تناسب اجزایی که در هر قافیه با کلمات قبلی وجود داشت.
این روند در دو بیت آخر مناسب نبود.
ضمنا شاعر شدن سارها واز آن شگرف تر بید های مجنون برایم واکنش شدید حسی ایجاد نکرد
همچنین بیت آخر .
باید در بیت آخر ... مخاطب را میخکوب کرد.
صفای تو
سلام
پاینده باشید و شاعرتر از همیشه
با آن نگاه گرم نگاهم که می کنی
انگار چای تازه کسی دم گذاشته
سلام . با غزلی به روزم و چشم انتظار
سلام عزیز.
خوندمت.
زیبا بود.
منتظر تازه هات میمونم.
خدانگهدار.
سلام برادر گرامی خسته نباشید خوشحالم که زود زود بروز می شوید تقریبا همه ی شعر ها و پست قبل را هو خواندم زیبا و لذت بخش بود...تار عنکبوت انجمن ها خیلی خیلی زیبا بود
شاد و سبز باشید.
سلام. باز هم دلنشین بود.
بهتر می بینم در بیت " تمام سارها..." به جای کلمه ی شوق کلمه ی ذوق بیاید، چرا که در جدایی شوق است و در وصل ذوق. فکر می کنم این بیت خوب با بیت قبلی اش چفت و بست نشده است. بیت آخر کاش حذف می شد . در غیر این صورت بهتر است به " زمین تا پلک بر هم می زند" تغییر کند. چرا در انتظار سواری خسته اید؟ چرا مرد،شیر، یا گرد نه؟!
غزل هاتون زیبا بود موفق باشید فاطمه رحیمی