سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست ،مالک اشتر نمانده است
قرآن به نیزه می روداینجاهزاربار
جزخطبه ی دریغ به منبرنمانده است
یادت که هست شیرخدا،دست بسته بود
جزآه،سهم فاتح خیبرنمانده است!
درکوچه های هاشمی آتش هنوزهست
باورمکن که حادثه دیگرنمانده است!
دشمن خیال کردکتاب غدیرسوخت
یاجزرومدسوره ی کوثرنمانده است!
چاه انعکاس غربت پهناورعلی ست
وقتی به کوفه،ردبرادرنمانده است
دلواپس کدام یتیم است اوکه در
آشوب هیچ معرکه ای درنمانده است!
شورشراب های ازل باشماچه کرد؟!
دوری گذشت وچشم به ساغرنمانده است
تکفیرمی کنندپیاپی امام را
ایمان شان به مصحف ودفترنمانده است
پشت درست خصم ورجزخوانی اش بلند
لشکرفزون وغیرت لشکرنمانده است!
بی تاب بردریچه ی دارالخلافه اش
غرق خروش وخشم که یاورنمانده است
شمشیرهای یکسره کوفی ست درنیام
راهی ورای گریه ی پرپرنمانده است
دیگرکجای شب تهی ازابن ملجم است؟!
درکوفه ،غیرسایه ی خنجرنمانده است
فردا،تمام جامه درانند پشت در
فرد،اولی چه فایده حیدرنمانده است!
تیغی فرودآمدودریا دونیم...آه!
آیینه ی تجلی داورنمانده است
***
باورکنیم مشرب کوفی همیشگی ست
اینجااگرچه قحط دلاورنمانده است
تکرارخدعه های جمل هیچ تازه نیست
فریادحیدرست که:باورنمانده است
باورکنیم فتنه ی اهل سقیفه را
برسقف شهراگرکه کبوترنمانده است
نهج البلاغه است بخوان یاعلی مدد
ازخطبه اش ستاره فراترنمانده است!
سلام آقای انصاری عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
سپاسگزارم که هنوز یادی از من می کنید
شعر زیباتون رو خوندم
من این دو بیت رو بیشتر می پسندم
دیگرکجای شب تهی ازابن ملجم است؟!
درکوفه ،غیرسایه ی خنجرنمانده است
فردا،تمام جامه درانند پشت در
فردا ، ولی چه فایده حیدرنمانده است!
سلام جناب انصاری
.........
این شعر را ها را باید از چند جهت واز زاویه های مختلف به آن نگریست.....فضا وحال وهوای شعر که ...زخم سر علی بعد از چهار ده قرن خوب شد اما زخم دل وغربت اوهمچنان باقی است...وچه روشن این فضای غربت را امروز هم خوب تعبیر کرده ای....همانطور که کربلا وامام حسین همیشه وهر جا هست....علی وکوفه نیز همیشه وهرجا ممکن ا ست باشد ..حتی اگر معمولی هم بنگریم وگوش دل فرا دهیم غربت نیمه شب گامهای مولی در کوچه های مانیز طنین انداز است
دوم تعبیزاتی که شاعر جهت ایت تصویر سازی وحجم غریب می اورد محکم وماندگارند....هرچند شاید بعضی تعبیرات..بطراوت بعضی تعبیرات دیگر نباشد...اما جوهره شعر وزین ومحکم است وعیاری متعالی وارزشمند
قرآن به نیزه می روداینجاهزاربار
جزخطبه ی دریغ به منبرنمانده است
علی یارت جوانمرد!
سلام و ارادت
زیبا بود مثل همیشه
سلام محمدحسین عزیز
ایمان شان به مصحف ودفترنمانده است. چنین انسانهایی در روزگار ما کم نیستند...
اجرت با مولا. التماس دعا
سلام عزیز ! پس از مدتها...
محتاج چشمان توام ! رنگی بگیران از نگاهت در من خاموش
دیگر نمی خواهم فراری باشم از چشمت وهی بگریزم از آتش
سلام
به روزم...
سلام استاد مهربان.
آفرین بر شما. خیلی زیبا بود. حظ وافر بردم. وقتی خیال را به دست جوشش درون می سپارید کارهایتان روانتر و موثرتر از کار در می آیند.
باشید و بسرایید همیشه.
باسلام و ادب فراوان؛
طاعات و عباداتتان مقبول شیخ الشعراء
با خوانش شعرتان بیاد مرحوم آغاسی افتادم؛
جه خوب می گفت:
یک علی با بی نهایت عمروعاص؛
خدایا همتی تا با این علی چون آن علی برخورد نکنیم؛
بدرود عزیز
آپم/.
سلام و اینکه بگویم چقدر دلتنگم...
بسیار زیبا بود رفیق شاعر
فقط در بیت فردا تمام جامه درانند.... در صمرع دوم گمانم اشتباه تایپی دارد و باید بجای کلمه اولی کلمه ولی باشد
با بدرود ودرود
سلام حاج آقا
سلمان! تو نیستی و ابوذر نمانده است
عمار نیست ،مالک اشتر نمانده است
قرآن به نیزه می روداینجاهزاربار
جزخطبه ی دریغ به منبرنمانده است
زیبا و غرا !
احسنت
ببخشید چند ADSL من قطع بود با DIAL UP هم مشکل بود خدمت برسم
برقرار باشید
سلام انصاری نژاد عزیز
دیگرکجای شب تهی ازابن ملجم است؟!
درکوفه ،غیرسایه ی خنجرنمانده است
خوب و خواندنی و شوق انگیز بود .
سلام انصاری نژاد عزیز
دیگرکجای شب ، تهی ازابن ملجم است؟!
درکوفه ،غیرسایــــــه ی خنجرنمانده است
خوب و خواندنی و شوق انگیز بود .علی (ع) یارتان .
درود بر شما، با دورباعی ویک دوبیتی به روزم و منتظر حضور صمیمی تان. یادش بخیر هر که زما یاد میکند
زیبا مینویسی و دست روونی داری
خوش به حالت
: ایستاده ام در بینهایت شب...... با بی نهایت غم...... کسی سراغ کوچه انتظار را از من می گیرد........ و من بن بست اندوه را در چشمانش می بینم....... به جای پاسخ...... در آغوشش می گیرم..... در بی نهایت شب غم.....
سلام برادرم بسیار زیبا بود
با یادداشتی بر عاشقانه های بهروز یاسمی به روزم
سلام شعر زیبایی هستش .به وبلاگم دعتتون می کنم
سلام حسین
بروزم با غزلی که خیلی وقت پیش شنیدی اش
سری بزن
از مطالبتون خیلی خوشم اومد من جدیدا یه وب ساختم میشه از اون دیدن کنید و نظرتون رو بگید متشکرم
سلام عزیز
لطف میکنی اگه سری هم به مابزنی
ممنون میشم
محتاج چشمان توام ! رنگی بگیران از نگاهت در من خاموش
دیگر نمی خواهم فراری باشم از چشمت وهی بگریزم از آتش
سلام
با تمام ارادتی که به شما و شعر شما دارم و ضمن اینکه ندیده شما را شخصیت بزرگی می دانم و برایتان احترامی ویژه قایلم اما باید عرض کنم این شعر شما خالی از توهین نبود برای یافتن این توهینها کافی است یک بار از دید یک مسلمان عاری از تعصب آن را بخوانید.
از شخصیتی مثل شما بعید است که بدن تحقیق و مطالعه گرفتار تعصبات رایج این روزها بشوید .ما همه مسلمانیم وهمه زیر لوای قران و شریعت محمدی برادریم و تکفیر همدیگر کردن تنها آب به آسیاب بدخواهان ریختن است .
می خواستم در مورد این شعر چیزی ننویسم اما چون خیلی دوستتان دارم و یقین دارم نمی رنجید این را گفتم.
در ضمن هدیه ارزشمندتان هنوز به دست این حقیر نرسیده است.
تا بیایی دل من آب شده، دیر نکن
بی خودی این ور و آن ور نرو و گیر نکن
در مسیرت نکند عاشق هر کس بشوی
خلق را با دو سه لبخند نمک گیر نکن
"بعد از یک سال غزلی از من متولد شد. دعوتید به خواندنش."
محمد فرخ طلب
سلام
به روزم و منتظر.
سلام رفیق
خوندیم و احسنت گفتیم به این دغدغه
تقدیم به تو ومولا:
فتنه را گو دشنه را در سینه ام بنشان ولی
ریشه در افکار سست و تیشه بر باور مزن !
تارنمای فوران به روز شد
با چند بیت از خودم
وغزل کوتاهی از همسرم زهرا آریان
نظر شما را ارج می نهیم[گل]
سلام استاد عزیز
دغدغه های شما در این سروده واقعا ارزشمند است.
ولی
از نحوه ی فعالیت سایت شاعران پارسی زبان درد دلی داشتم و گفتم اول اینجا مطرح کنم بهتر است.
1-این پایگاه با وجود اینکه اساتید برجسته ای در آن حضور دارند، واقعا چقدر در پرورش استعدادها موثر بوده است؟
چرا باید آقای....... که شناخته شده و تاثیر گذار هستند در حیات خلوت علناً پیشنهاد دهند: باید دو قسمت در سایت ایجاد کنیم.یکی برای گنجاندن اشعار مبتدی ها و دیگری برای سرشناس ها؟؟؟
هدف از این کار چیست؟ و مهمتر از آن نتیجه ی این کار چه خواهد بود؟؟؟
2-از شما خواهش میکنم یک نگاهی به صفحات جوان تر ها بکنید واقعا چه جای توجیهی است که نظرات ثبت شده برای جوانترها به اندازه صفر و در بهترین شرایط 1 یا 2 نظر است؟؟ آیا واقعا یک یا دو کارشناس در سایت وجود دارند؟؟ یا از تیپ این جوان ها خوششان نمی آیند؟؟؟ البته واقعیت اینست که خوش تیپ ترها نیز بی بهره مانده اند!!!
3-بنده به شخصه چند سال قبل در سایتی عضو شده بودم که از
سایتهای ادبی و مجمع شاعران به اصطلاح روشنفکر بود و همچنین اوایل عضویت بنده در آن سایت،به دلیل نوع تفکر و عکس لوگوی بنده مورد بی مهری برخی قرار گرفتم ولی .. ولی ... وقتی زمان نظر و نقد فرا می رسید جدای از سلایق شخصی تقریبا تمامی اعضا نظر خودشان را ثبت میکردند(برای همه ی اعضا اینطور بود) و این در حالی است که ده درصد افراد آنچنان شهیر سایت پارسی زبانان در آن حضور نداشتند. به نظر من این یعنی سبقت ایدئولوژیک از سایت پارسی زبانان!! استاد محترم نظر شما چیست؟؟ به نظر من سایت پارسی زبانان این روزها به دلیل دخالت نکردن بزرگترهای سایت به محملی برای همه نوع توهین به یکدیگر دلخوری های مکرر ، هجمه به شاعران مبتدی(حیات خلوت امروز گواه این مطلب است)و اختلافات شده است تا جایی که امروز هم استاد قزوه ی عزیز (که معنای واژه ی شعر را با "از نخلستان تا خیابان" ایشان فهمیدم) مجبور به پا در میانی بشوند!!!.چرا نباید وقت اساتیدی مثل شما و ایشان به جای این نوع مباحث، در نقد و فعالیت های مثبت در سایت صرف شود؟؟؟!!
4- و در نهایت اینکه چرا برخی از اعضا به دلیل اینکه فرزند فلان شخص هستند اسمشان لق لقه ی زبان حیات خلوتیان باشد و جام نظراتشان پربار تر؟؟ همه جا آقازاده و اینجا هم؟؟!! ابوالفضل سپهر را حتما می شناسید.دغدغه هایی داشت ارزشمند و در جایی از او شنیدم که می گفت:
" پله و نردبامتان....................."
ما که از اینجا رفتنی نیستیم - اگر خدا بخواهد یا می مانیم و تحمل میکنیم ویا می مانیم و شاهد تغییرات مفید خواهیم بود!
استاد انصاری عزیز؛ این نوشته فقط از روی دلسوزی بود . زیرا حیف است سایتی مثل پارسی زبانان اینچنین راکد بماند و دیگران در سایتشان نسبت به این سایت مطلب بنویسند و نیشخند بزنند!! بخدا حیف است این سایت بزرگترین دغدغه خود را افتتاح "تالار گفتگو" بداند و در نهایت نیز دوستان جوان من از آن دلسرد شوند و ما نیز.
البته من نه ادبیات خواندم و نه تحصیلات آنچنانی در زمینه شعر دارم ولی یک چیز را خوب از استاد قزوه یاد گرفتم که:
"پیش از آنکه بر من حد تهمت جاری کنید،من بر خود حد وجدان جاری کرده ام.."
سرتان را بیش از این به درد نمی آورم و امیدوارم بنده و امثال بنده را لایق شاگردی بدانید.
وب خوبی داری ازشعرات استفاده کردم به منم سر بزن لینکم کن لینکت کنم بهم خبر بدهnicelove14.vcp.ir
ممنون
به خاطر حالی که به حولمان شد
ممنون
سلام
چه شعرهای عارفانه وعاشقانه قشنگی!
ای ول! خدای علی(ع) یارت!
مگه شما دنیا رو از این همه پوچگرایی نجات بدید!!!
خوشحالم که بعد از این همه عاشقانه های کوچه بازاری یه شعر قشنگ آسمونی خوندم....
دست مریزاد
دیگرکجای شب تهی ازابن ملجم است؟!
سلام
از جمله شعرهای جوششی شما بوده است. لذت بردم اگر چه با محتوای آن موافق نیستم . اما قوت قلم و تصاویر خوب شعر تحسین برانگیز است . دوست من !کی تعیین می کند ابن ملجم کیست و امام کی؟! آه که در بالا دست که مردمش آب را می فهمند و گل آلودش نمی کنند از این خبرها نیست .
خود علی هم اگر امروز بود معلوم نیست با حسین می جنگید یا با علی . شاید علی هم امروز دیگر آن علی نبود. نمی دانم! یا علی.
شعر بسیا زیبایی بود
سلام-خیلی قشنگه-این همه عشق واحساس به مولاستودنی و قابل تقدیره.از خدا میخام هرروزبیش تراز قبل عاشق وتشنه حب مولا باشید.
التماس دعا.
سلام آقای انصاری نژاد. شعرهاتون رو خوندم بسیار زیبا بود خوشم اومد1
سلام
بسیار پر مغز بود و زیبا و خوش فرم.
لذت بردیم.
ضمنا منتظر حضور گرمتون در مسابقه شعر آیینی محتشم هستیم.
سری به ما بزنید.
سلام استاد
شما از طرف یک دوست هنرمند و شاعر گرامی (وبلاگ خاتون عشق)به بنده معرفی شدید که برای شعرهای سپید و نیمایی کمکم و رانمایی کنید ممنون می شم.
دوران شعرهای بلند نمانده است . ( البته با عرض پوزش / قصد بی ادبی نداشتم . اول سلام و تشکر از وبلاگ خوب و نوشته های صمیمی شما . منم از برو بچ ادبیاتم و انجمن میرم و ..... قالب شعری که کار میکنم طرح (هایکو) و از این حرفا بگذریم شما خوب میدانی که دوره زیاده گوئی و اشعار بلند و ..... این حرفا سر آمده حالا چقدر با نظر من موافق هستید نمیدانم ) .
جسارت من رو ببخشید /قصد بی ادبی نداشتم .