شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

۱)

به کبوتران شهید میانمار

دودستت را ببر بالا که راهی غیر نفرین نیست

شب و بر شاخه ای شبخوانی یک مرغ آمین نیست

خبرهایی ست سرخ سرخ از باغ شهید تو

که حتی بال بال یک کبوتر پشت پرچین نیست

بچرخان رو به بالا چرخ خیاطی خونین را

که جزبر خون پس از این گردش چرخ کبودین نیست

کجای شهرامشب خالی از شمراست و شلاقش؟

 که رقص  شعله جز بر خیمه گاه آل یاسین نیست

کجای شهر امشب منقلی اسپند سوسو زد؟

ردی از حق حق درویش و کشکول و تبرزین نیست

لگد کوب جنون آل چنگیزند زیتون ها

خدایا وقت خونخواهی از این نسل تموچین نیست؟

کجای مذهب بودا ست بر نیلوفران آتش ؟

شگفتا" نیروانایی" که می گفتند ازو این نیست ؟!

از این شطرنج بازان هم بخاری بر نمی خیزد

کسی دلواپس آیینه های شهر غمگین نیست

کدام آدینه یارب حضرت موعود می آید

علامات ظهورش کامل آمد پس کدامین نیست؟ 

۲)

به دختر بچه ی مسلمان میانماری که در قتلگاه قرآن در بغل

بر دست های کوچکش زخم هبل دارد

در کافرستانی که قرآن در بغل دارد

با رقص هندو های کافر کیش در میدان

چشمش شهادت نامه از صبح ازل دارد

بر کشتگان شهر، هنگام نماز عشق

زخم گلویش جذبه ی خیر العمل دارد

بی سر پناه آخر دو دست التماسش را

سمت کدامین حلقه ی بین الملل دارد؟ !

دیشب از آن بالا سری چون سیب سرخ افتاد

جایش ستاره سوسو امشب بر دکل دارد

  

خون است و پاکوبی مگر امشب کدامین گرگ

دندان به نای کودکان آن محل دارد؟

خالی ست شهر و قسمتش جشن شغالان ست

پس کو پلنگانی که در کوه و کتل دارد

خواهر !تمام کوچه امشب گرگ ریزان است

همسایه ات گرگ ست و دیگرگون دغل دارد

می بیند آتش را صدایش در نمی آید

می بیند آشوب وخودش ذوق جدل دارد

دستی ببر بالا ستم سوز است دستانت

از آه تو  دیوار چین حتی گسل دارد

 

از چشم های میشی ات بر سنگفرش خاک

این شاعر شبگرد الهام غزل دارد


و یک عکس از آقای اخلاقی و بنده