شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

مسمط

با تبسم لعبتانی فتنه انگیز آمدند                از سمرقند و خجندو شام و تبریز آمدند

          این کمانداران خدایا سخت خونریز آمدند         این علامات شبیخون ست، شب خیز آمدند 

گرد بادند ازسموم فتنه لبریز آمدند

شیخنا دیشب تأمل ها به باغ پسته داشت !         بولعجب برلب حدیث از عارفی وارسته داشت

از هیاهوی سیاست نکته ها سر بسته داشت            باملخ ها یی که بر پرچین جالیزآمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

بعد از او دجال وضعی آمد آنجا با خروش              با تمام شعبده گوساله ی ز ِرین به دوش

در میان گریه آمد از شباهنگی به گوش              رو به  نیشابوردیشب آل چنگیزآمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند...

با توام ای که سفیر منتخب می خوانی اش       شب نشین گریه های نیمه شب می خوانی اش

هر نفس این ملعبه را با لقب می خوانی اش      همرهانش بین که گلریزان به دهلیز آمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

بر زمین می بینی آیاخون زیتون های ما؟            بر خیابان ها پیاپی گردش خون های ما

اره ها ماند و فرود بید مجنون های ما          رو به باغ لاله این شب سیرتان تیز آمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

کیستند اینان که سوی کافرستان می روند؟!        در مسیر کفر هر دم نا مسلمان می روند

با تبر تا باغ های سیب لبنان می روند        در توهم خنده بر لب فاتح میز آمدند!

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

تا کجا می بینم امشب شعله های فتنه را       می سراید چشم هایم ماجرای فتنه را

گرگ خیز پایتخت و  نا کجای فتنه را                  دست هاآغشته باخون شباویزآمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

یا علی بر ما یک انگشت اشارت از تو بس      ما شهیدان توایم آری بشارت از تو بس

بر کفن پوشان فقط حکم ولایت از تو بس           با تمام فتنه اینان سخت نا چیز آمدند

گرد بادند از سموم فتنه لبریز آمدند

23/02/92 مسیر قم بندرعباس