می خواستم که با تو بخوانم غزل نشد
چشمت نریخت
بر کلماتم عسل نشد
می خواستم که این غزل تازه ام شود
مانند چشم های تو ضرب المثل نشد
وقتی که «روح قدسی حافظ»مدد نکرد
دستی زدم به دامن شیخ اجل نشد
از کوچه باغ نرگس شیراز رد شدم
محصولم از طراوت شان یک بغل نشد
گفتی که سخت زلزله خیز است عشق، حیف
یک شعله سهم شعر من از این گسل نشد
گفتم که شمعدانی ات از ماه می خرم
یا ترمه ترمه روسری ات از زحل... نشد
این بار نیز خسته سرم گیج می رود
این باز نیز جدول بغرنج حل نشد
سلام.وبلاگ خیلی قشنگی داری خیلی زیباست.بهتره این نظر تایید نشه.اگه مایل باشی با هم تبادل لینک کنیم.
میتونی من رو با اسم شمیم لینک کنی و بعد بهم خبر بدی تا منم لینکت کنم.منتظرت هستم.
بای
www.shamimjoon.blogsky.com
با سلام و احترام جهت چاپ رایگان کتاب شعرتان به آدرس زیر در گوگل مراجعه فرمایید:
khodkar.blogfars.com
می خواستم که نثر به شعری بدل شدی
می خواستم سپید بگویم غزل شدی
زنبور شد غزل زلبت پر کشید و بعد
آمد نشست روی لبانم عسل شدی
کم کم مکیده شد عسل و داغ شد تنم
آنقدر تا که ذوب شدم بعد حل شدی...
سلام .
شعرتان را خواندم.غزل خوبی بود .البته به نظر بنده در سرایش غزل با قافیه هایی که قبلا کار شده اند باید وسواس بیشتری به خرج داد تا شعر قوی تر و ماندگار تر از شعرهای شنیده شده ی پیشین از آب در آید.
سلام!
سپاسگزارم بیت های زیبایی داشت لذت بردم.
سلام.اولین نفری هستم که نظر می گذارم.خوشحال میشم که نظرتان را در مورد نوشته هایم بدانم.
سلام عزیز
این درسته همینه
به گفتار نزدیک شدی و صمیمیت خودش با پای خودش اومد
در پناه بارون
آفرین بر شما
قشنگ بود
درود بر جناب انصاری شاعر
چه لذتی داشت خواندن این شعر
گفتی که سخت زلزله خیز است عشق،
جز حرف تکرار با تو چه می توان گفت. تکرار و تکرار زیبا بود
سلام
به روزم با :
پاییز هست ...
وبا احترام منتظر حضور ارزشمند و نقد ونظرتان
شعر هات خیلی زیبا هستن .
لطفا به من هم سر بزن www.136452.blogfa.com
با درود. وبلاگ انجمن غزل جوانان خوزستان راه اندازی گردید و به روز است. گذر و نظر مستمرتان و همچنین درج پیوند وبلاگ موجبات امتنان خواهد بود.
بعد از مدتها سلام
قشنگ بود اما حیف خیلی چیزها نشد به امید شدن ها...یاعلی
مرسی استاد بابت این بارن نویسیهای زیبا
چقد زیبان
خدایارتان
خیلی زیبا می نویسید. من هم یه وبلاگ شعر زدم که خوشحال میشم سر افراز کنین. البته نوشته های ما سیاه مشقیست در برابر این همه ذوق و قریحه ی شما.
یک شعله سهم من از این گسل نشد
حـافــظ خـوانی
1 / 7 / 88
غزل (295)
سحر بـه بـوی گلـسـتـان دمی شـدم در بـاغ
که تـا چو بـلـبـل بـیـدل کـنـم عـلاج دِمـاغ
بـه جـلـوهی گل سـوری نـگاه میکـردم
کـه بـود در شـب تـیـره بـه روشنی چو چراغ
غزل (296)
طـالـع اگر مـدد دهـد ، دامـنـش آورم بـه کـف
گر بـکـَشـم زهی طرب ، ور بـکـَشد زهی شرف
طـَرفِ کـرم ز کس نـبـست این دل پـر امـیـد من
گـر چه سخن همی بـرد ؛ قصّـهی من به هر طرف
از خم ابـروی تـو اَم هیچ گـشـایـشی نـشــد
وه که دریـن خـیـال کـج عـمـر عـزیـز شــد تـلـف
سـلام !
به روزیم تشریف بیاورید !
مانا باشید .
سلام محمد جان
پسر خوب چرا خبر ندادی که به روزی و بیام و این غزلهای زیبا رو بخونم ، بی تعارف غزلهای قبلی و این غزل خیلی زیبا و قابل تامل بودند و قدرت شاعری تو رو می رسونن ، خیلی خیلی لذت بردم منم چند تا غزل فارسی گفته ام اگه وقت شد در آینده به وبم خواهم زد هر چند دغدغه کلی ام غزل ترکی است ولی مگه میشه فارسی ننوشت وقتی شعر میاد دیگه ما تسلیمیم
به خانواده سلام برسون ، دلتنگتم و همیشه به یادتم
به همان کوتهی لحظه ی دیدار نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچکس هیچکس اینجا به تو مانند نشد
سلام انصاری جان
پیش تر خدمتتان رسیده بودم ...
غزلتان زیباست ٬ با قافیه یی سخت و کلماتی که شاید شاعرانگی را همین جا یافته اند ...
اما در چند بیت تصاویر آنگونه که باید ذهن خواننده را به حرکت در نمی آورد .
البته بخشی از آن به گمان بنده سخت بودن واژه ی قافیه ست که تقریبا همه ی شعرتان را احاطه کرده ...
درخواست همکاری از عکاسان و شاعران فرهیخته جنوب
به اطلاع اصحاب فرهنگ و اندیشه میرساند به دلیل اتمام نسخه های کتاب خرما درخت زندگی و ضرورت ترویج تاریخ و فرهنگ جنوب و تبلیغ محصول ارزشمند خرما که نقش مهمی در زندگی ساحل نشینان جنوب در طول تاریخ داشته است ، چاپ دوم کتاب خرما درخت زندگی با ویرایشی متفاوت در حال انجام است . قرار است در چاپ جدید بخشها و فصلهای جدیدی به این مجموعه اضافه گردد از جمله تصویر نخل و درخت خرما در شعر شاعران جنوب و همچنین قرار است یک مجموعه ۳۲ صفحه ای تصاویر زیبای رنگی از جلوه های گوناگون درخت خرما به اخر کتاب اضافه شود .
از همه شاعران و ادیبان فرهیخته جنوب و استان بوشهر دعوت میشود دو تا سه نمونه از اشعار کلاسیک و نو و سپید خود را به نشانی اینجانب ارسال کنند ( ترجیحا در یک سی دی ) تا در بخش تصویر خرما در شعر شاعران جنوب چاپ شود .
همچنین از کلیه عکاسان ارجمند و فرهیخته دعوت میشود عکسهای زیبا و هنری خود در باره نخل و خرما و جلوه های گوناگون این محصول گرمسیری را به نشانی اینجانب بفرستند تا به نام خود ایشان در کتاب منتشر شود .
همچنین از نشریات و سایت های محلی جنوب درخواست میکنم عکسهای مربوط به نخل که در ارشیو نشریه و سایت شان موجود است در اختیار حقیر بگذارند تا به عنوان اهدایی نشریه و سایت و به نام ان نشریه در کتاب منتشر شود .
پیشاپیش از همکاری همه یاران و سروران ارجمند تشکر خود را اعلام می کنم .
نشانی :
۱- برازجان - خیابان فردوسی - گلستان شمالی - کوچه رسالت ۳ - پلاک ۵۷ - سجاد واعظی ۰۷۷۳۴۲۴۱۴۲۶
۲- استان سمنان - شهرستان دامغان - دانشگاه ازاد اسلامی واحد دامغان - گروه حسابداری - سجاد واعظی ۰۹۱۷۳۷۶۳۹۳۰
sajad_vaezi@yahoo.com
فراخوان
نخستین سوگواره ی سراسری شعر هیات
محفل شعراء آیینی همدان با همکاری سازمان جوانان استان همدان، اقدام به برگزاری نخستین سوگواره ی سراسری شعر هیات نموده است. لذا از همه شاعران عزیز کشور دعوت می شود تا آثار خود را با عنایت به محور سوگواره، حداکثر تا تاریخ بیستم آبانماه 1388 به دبیرخانه سوگواره ارسال نمایند.
لازم به ذکر است که این سوگواره با محوریت مناسبتهای ماه محرم برگزار میشود و محدودیتی در قالب اشعار ارسالی وجود ندارد.
از صاحبان آثار برتر دعوت به عمل خواهد آمد و به نفرات برگزیده هدیه، لوح تقدیر و تندیس جشنواره اهدا خواهد شد.
شاعران گرانقدر میتوانند آثار خود را حداکثر تا 20 آبانماه 1388 از طریق :
- درج پیام خصوصی در وبلاگ nasimesepide.blogfa.com
- ارسال به پست الکترونیکی payboos@yahoo.com
و یا بصورت پستی ( یکرو تایپ شده در قطع A4) به دبیرخانه جشنواره ارسال نمایند. نوشتن نام و نام خانوادگی- آدرس- و شماره ی تلفن الزامی است.
لازم به ذکر است آثاری که در برنامه های مشابه شرکت داده شده و حائز رتبه شده باشند مورد داوری قرار نخواهند گرفت.
آدرس دبیرخانه:
همدان – خیابان میرزاده عشقی - سازمان جوانان استان همدان
دبیرخانه ی نخستین سوگواره ی سراسری شعر هیات
زمان برگزاری :
19 , 20 آذرماه 1388 – همدان
محفل شعراء آیینی همدان - سازمان جوانان استان همدان
سلام دوست عزیز
غزل زیبایی بود. خواندم و لذت بردم
با یک رباعی به روزم و منتظر ....
موفق باشید
سلام
بسیارزیبابود
سلام
شقایق های آبی با پاییزان به روز است.مشرف بفرمایید[گل]
هوای وصل و غم هجر و شور مینا مُرد
برو!برو! که دگر هر چه بود در ما، مُرد
لب خموش مرا بین که نغمه ساز تو نیست
به نای من- چه کنم- نغمه های گویا مُرد
به چشم تیره ی من راز عاشقی گم شد
میان لاله ی او شمع شام فرسا مُرد
به دامن تو نگیرد شرار ما، ای دوست!
درون سینه ی ما آتش تمنّا مُرد.
ستاره ی سحری بود عشق بی ثمرم
میان جمع درخشید، لیک تنها مُرد
ندید جلوه ی او چشم آشنایی را
گلی دمید به صحرا و، هم به صحرا مُرد
دریغ و درد! مگر داستان عشقم بود
شکوفه یی که شبانگه شکفت و فردا مُرد؟
ز دیده ی کس و نکس نهان نماند، دریغ!-
چو آفتاب به گاه غروب، رسوا مُرد.
ســــــــــــــــــلام !
با دو غـزل چشم به راهت نشستهام ، به کلبهام بیا تـا برایت بخوانم
بـرایـم کـــوچ از ایـنـجــــا مـقـدّر نـیـسـت ، میدانی
کـه بـا ایـن بـال پـروازم مـیـسّـر نـیـست ، می دانی
. . . .
. . . .
. . .
قـلـم هـر لـحـظـه میآیــد کـه بـنـویـسـد حقـایق را
ولـی ایـمـن ز پـاسخـهای خنجـر نیست ، می دانی
دلـــــــــم لــبــریـز از خـون غـزل های تـبآلود است
و چیـزی جـز خیـالی تـلخ در سر نیست ، میدانی
تـو هم چیزی بـگـو ، بـه سخـن هایت گـوش خواهم داد حتی اگر غریبه باشی .
مـانـا بـاشی !
سلام شعر قشنگی بود. خوشحال میشم بهم سر بزنی
سلام شاعر.
با اجازه لینکتون رو اضافه کردم..
غزل (297)
زبـان خـامــه نــــدارد ســـر بـیــــان فـراق
و گـر نـه شـرح دهـم با تـو داستـان فـراق
دریــــــغ مـدّت عـمـرم کـه بـر امـیـد وصـال
به سـر رسیـد و نـیـامـد به سر زمان فـراق
غزل (298)
مقام امن و می بیغش و رفـیـق شـفـیـق
گـرت مـُــدام مـیـسـّر شـود زهــی تـوفـیـق
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ ست
هزار بـار من ایـن نـکـتـه کـردهام تـحـقـیـق
دریـغ و درد کـــه تـا ایـن زمـان نـدانـسـتـم
که کـیـمیـای سـعـادت رفـیـق بـود ، رفـیـق
درود بر شما !
"ستیغ سخن" با شرح دو غزل از حافظ به روز است ، قـدم رنجه بفرمایید !
شــادکام باشــیـد و پــیـــروز !
سلام.
با غزلی قدیمی به روزم و منتظر شما...
سلام.وبلاگ زیبایی داری .شعرتون هم مهشر بود.در پناه حق
درود بر شما
زیبا بود
گفتی که سخت زلزله خیز است ....
در پناه عشق
سلام مهربون صمیمی همدل جناب انصاری
این غزل معطر را هم زمزمه کردم وهم از زبان معطرتان شنیدم جلوه های بینظیر زبانی صمیمی وقافیه های معطرش..حال وهوای ...شاعری آسمانی داشت...راستس تازه تازه بازهم اشعاری قرار داده ام مشرف
...............
سلامی از دیار نخل ها واز کرانه خلیج فا رس..به دوست دریا دلم.....
عطر دلنشین پیامت دل وجانم را صفا داد..وگلواژه ی نقد معطرت به
شعرم شکوفایی وطراوت بخشید..قلم وقدمت همیشه ی ایا م سبز
ودوستیت پایدار....
از حجم قفس پنجره ای باز کنیم.......آهنگ دل شکسته را ساز کنیم
ما چون دوکبوتر صمیمـــــی باهم.....تا اوج خدای عشق پــــــرواز کنیم
سلام
دوست عزیز از وب شما بسیار خوشم امد.
به امید موفقیت شما
اغلب.
wow....
احساس پاک شما افتخار امیزه..
لذت بردم..اسمانی شدم.
سبز باشید
سلام. وبلاگ خوبی دارید. اگه دوست داشتی از وبلاگم دیدن کنید.
سلام
با نقدی از ذوالفقار شریعت بر کتاب / سمت سرازیر پایتخت / اثر احسان قدیمی به روزیم . حیف است شما نخوانید .
با سه شعر کوتاه به روزم ومنتظر.
آسمانی باشی
سلام استاد
عالی بود
با یک غزل تو را من
چشم در راهم
سلام آقای انصاری نژاد عزیز
به روزم و منتظر نقد شما...
سلام وبلاگ شور ترانه آپ شد
سلام
زیبا بود جناب انصاری زیبا:
می خواستم که این غزل تازه ام شود
مانند چشم های تو ضرب المثل نشد
دست مریزاد. احسنت
«جرعه افشانی» را اکثر شاعران ما در اشعار خود آورده اند ، از جمله : «نا جوانمردی بسیار بـود ، چون نـبـود / خاک را از قـدح مرد جوانـمرد نصیب "منوچهری"» «یک قدح می ، نوش کن بر یاد من / گر همی خواهی که بـدهی داد من ـ یا به یاد این فتـادهیْ خاک بـیـز / چون که خوردی جرعهای بر خاک ریـز "مولوی"» ، «فرشته عشق نداند که چیست ، ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریـز "حافظ"» ، «از جرعهی تـو خاک زمین درّ و لعل یافت / بیچاره ما که پیش تـو از خاک کمتریم "حافظ"» و . . . لازم دانستم دوباره در مورد این رسم و عادت (جرعه افشانی) و سوابق آن توضیحاتی بـدهم : در دوران بسیار قدیم (عهد باستان) مـردم رسم داشتند پیش از مراسم قربانی ، عبادت ، یا به یاد مردگان خود و یا به احترام خدایان ، شراب ، شیر ، روغن ، عسل ، آب و . . . روی معبد ها و مجسمه های مورد پرستش خود میریختند ، مـثــلن : قرنها پیش از میلاد مسیح "قوم یهود" هنگام عبادت "یهوه" این کار را میکردند ، حتی بر مقابر مردگان هم "جرعه افشانی" داشتند . "عاشوری ها" نیز بر مقابر پـدران و اجداد خود "جرعه افشانی" می کردند . "هندوها" هم برای تطهیر بتهای خود این رسم را داشته و دارند . رسم "اعراب" این بـود که خون قربانی را بر بتها و مقابر اجداد خود میریختند . "فینیقیها" به جای خون از "شیر" ، و بعدها از شراب ـ که آن را خون انگور میدانستند ـ استفاده میکردند . در نمایشنامهای از "ایسو خوس" شاعر یونانی به نام "پارسها" ؛ خنیاگران به مادر خشایارشاه سفارش میکنند که به یاد ارواح مردگان بر خاک "جرعه افشانی کند . "سقراط" هم هنگامی که در زندان "جام شوکران" به دستش میدهند از زندانبان اجازه میگیرد تا قبل از نوشیدن برای یکی از خدایان از آن جام جرعه افشانی کند و وقتی به او اجازهی این کار را میدهد ، جام را کج کرده و چند قطره از آن را بر خاک ریخت . این رسم (جرعه افشانی) از آغاز جنبهی مذهبی داشته و جزو عقاید اقوام و ملل مختلف بوده است و اگر چه در آغاز از مشروبات و مایعات مختلف استفاده میشده ، به تـدریج منحصر به "شراب" شده و آنان که شراب را حرام میدانند از "گلاب" استفاده میکنند .
ســــــــــلام
«ستیغ سخن» با شرح دوغزل حافظ به روز است ، قـدمـتــان بر چشم !
مانـا باشید و سربلند !
سلام
برای عرض ادب به پیشگاه خواجه ی اهل راز غزلی به استقبال یکی از ابیات حافظ سروده ام که تقدیم می کنم.خواهشی که ازشما دارم این است که علاوه بر نفد این شعر یک بیت شعر حافظ را هم که خیلی دوستش دارید در صفحه ی نظرات بنویسید.هرکس نوشت من هم به نیت او تفالی به دیوان خواجه میزنم
و بیت اول فالش را برایش می نویسم. معامله ی خوبیه دیگه ! سپاس
[گل]
گفتی که سخت زلزله خیز است عشق حیف
یک شعله سهم من از این گسل نشد
زیبا و لطیف....نوای قشنگ ساز رامشگر روح بی شکیبم شد...سپاس....دقایق زیبئی را در اینجا سپری کردم.
بسم رب المهدی (عج)
با سلام
برای شما این امکان هست که این موسیقی در حال پخش در وبلاگ شما رو به من بدید؟
ممنون میشم
یا علی ع
تورفته ای به جهان زنی که من نشدم
و برده ای رمقی را که رو به پایان بود
تفاله های مرا زیر خاک پنهان کن
وروی آن بنویس از نخست بیجان بود
تعصبی نشوی ناگهان اگر دیدی
که نام شعری من نام یک خیابان بود!!
غروب های من از روی میز افتادند
غروب ها همه اش جمله های ویران بود!
سلام
به روزم
باسلام .
اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان برگزار می کند :
نخستین کنگره ی سراسری فخر تشیع همزمان با کنگره ی بین المللی بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی .
شاعران علاقه مند تا 15 آبان ماه فرصت دارند تا در این کنگره شرکت نمایند . زمان برگزاری برنامه آذرماه امسال خواهد بود .
برای اطلاعات بیشتر . نحوه ی ارسال آثار و میزان جوایز و... از وبلاگ کنگره دیدن کنید.
سلام.
امیدوارم خوب باشید.
خوشحال می شم به وبلاگم سر بزنید.
سلام.
امیدوارم خوب باشید.
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید.