شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

شعر و دل نوشته ها

مجموعه شعرهای منتشر شده:۱-یک باغ زخم تر ۲-سبز سرخ ۳-روی شانه ی اروند ۴- و زلیخاست که بر پیرهنم می گرید ۵-پرندگان پراکنده اند انسانها ۶- زمز

کدام آدینه؟


چه خواهد کرد با من شیه ی اسب ظهور اینجا؟

تب کوه و هیاهوی پلنگان جسور اینجا

 

سرم پایین می افتد روی دوش شهر می گریم

چه خواهد شد خدایا ساعت صبح ظهور اینجا؟

 

نرید ان نمن... دارد می آید شب، که می خواند؟

عصایت را بزن بر کوچه های سوت و کور اینجا

 

می آشوبد سکوت شهر را مردی که می خواند

تمام سفر تورات و مزامیر زبور اینجا

 

پیاپی می پرد پلک سپیداران و می پرسند

می آید از کدامین جاده صعب العبور اینجا؟

 

نفس های قیامت را که حس کردیم می پیچد

طنین صوراسرافیل در اهل قبور اینجا

 

زنی در کوچه مان با منقل اسپند می چرخد

که بادا تا ابد چشم حسودان تو کوراینجا

 

زمستان است، بدجور ارغوان ها بی تو خشکیدند

و دارند از تو شب بوها تقاضای عبور اینجا

 

ظهورت حتمی است ای مهربان، فردا تماشایی ست

بهار اینجا، گلاب اینجا، غزل اینجا و شور اینجا

 

و بر اندوه دریا می کشد د ستی و خواهد داد

سلامی هم به حتی ماهی تنگ بلور اینجا

 

ورای قله قاف است این شعرم که می ریزد

پر سیمرغ از لای تمامی سطور اینجا

 

هزار آیینه را انگورهای عسکری در دست

قدح سربسته دارد آخرین تاک صبور اینجا

 

کدام آدینه می گویند خونخواه حسین آمد؟

بیابان و رجزهای سواران غیور اینجا

 

آسمان وضع بدی دارد

زمین دور تو می چرخد چه شوق ممتدی دارد

کدام آدینه تا آواز آمد آمدی دارد

 

نیستان در نیستان، این مزامیر زبور کیست؟

به آهنگی حجازی نغمه های ممتدی دارد

 

چه فرقی می کند، انجیل هم رد بهار توست

کلیسا با تمام شوق، زنگ معبدی دارد

 

از آن بالا ببین صحرا به صحرا خشکسالی را

چقدر ابر سترون، آسمان وضع بدی دارد

 

کجای خاک مثل جمکران بوی ظهور توست؟

تمام جاده اینجا از نفس هایت ردی دارد

 

در ایوان شهید هشتم اما فکر می کردم

خراسانی تر از چشم تو دنیا مشهدی دارد؟

 

از این سمت آسمان حتی تماشایی تر است انگار

که خاک از تپه های نرگس اینجا گنبدی دارد

 

صدایت می کند: هوشیدر زرتشت من برگرد

سپند شوق بر آتش به نامت موبدی دارد

 

خدایا خون زیتون زارها شرب الیهود کیست؟

مسیح آنجا شهیدان بدون مرقدی دارد

 

درو کردند پی در پی تبسم های صحرا را

کویر از چشم هایت التماس بی حدی دارد

 

تو آن طاووس فردوس برین هستی که کافر نیز

خط و خالت که می بیند به لب ها " اشهدی‌" دارد


به دریا چشم می دوزم، دعای ندبه می خوانم

ببین شورت که می آید عجب جزر و مدی دارد