در تعریف فرهنگ نیز به این
مساله توجه خاصی شده است. اصولا نمیتوان برای فرهنگ مانند سایر مقولههای
کلان و مفاهیم ازلی، ابدی و کلی نمیتوان به یک تعریف جامع رسید، اما برای
این مفهوم تعاریف متعددی اعلام شده که در بسیاری از آنها، به نقش مهم محیط
اشاره شده است. به عنوان مثال، بیدنی
در 1947 در تعریف فرهنگ از نقش محیط طبیعی سخن میگوید: «فرهنگ بشری را در
کل میتوان فرآیندی پویا و حاصل خودپروری طبیعت بشری و همچنین محیط طبیعی
دانست و شامل توسعه امکانات برگزیده از طبیعت برای رسیدن به هدفهای فردی
و اجتماعی زندگی است». کلاکن در 1951، فرهنگ را جنبههایی از محیط کلی بشری میداند، چه پایدار و چه ناپایدار که به دست بشر آفریده شده است.
به این اعتبار اگر بخواهیم در سرزمین شعر شاعری تفرج کنیم، ناگزیریم از
توجه به محیطی که شاعر در آن رشد کرده، چراکه این محیط میتواند در پروسه
سرایش، موثر باشد.
بومیگرایی شاعران
جنوب، ازجمله ساکنان شهر شعرند که محیط زندگی بومیشان و جغرافیای زیست و
رشد و دیار دلیران تنگستان، به خوبی در آثارشان نمود دارد. ازجمله این
شاعران محمدحسین انصارینژاد است که «فصل پنجم» مجموعهای از شعرهای او را
با عنوان «پرندگان پراکندهاند انسانها» را به تازگی روانه بازار کتاب
کرده است. شعرهایی که رنگ زیستگاه شاعر در آشکار و نهان آنان به چشم
میخورد. شاعر حدودا سی
ساله این مجموعه، اهل جنوب است و با دریا رشد کرده و با بوی شرجی بزرگ شده
است. عناصر بومی جنوب، علیالخصوص دریا و شرجی در شعرهای بسیاری از شاعران
جنوب به چشم میخورد. مضامین گرم و برانگیزانندهای که در شعر شاعران
خونگرم و غیور جنوبی بهچشم میخورد. انصارینژاد نیز چنین تجربههایی
دارد. سلام میکنم امواج را و مینگرم به یاد چشم تو آشوب ماه و دریا را کمی به لهجه آن روزها بخوان دریا هوای ساحلی و فرصت تماشا را (پرندگان پراکنده.../ ص 27) ساخت فضای مذهبی و ارزشی با
این همه نفس تصویر کردن محیط بومی، به خودی خود اتفاقی تازه نیست. اگر از
اجراهای مختلف یک مضمون واحد و تفاوت قدرتمندی و قوتها بگذریم، باید در
این میان به دنبال یک اتفاق قابل تامل باشیم. اتفاقی از آن نوع که مثلا
اگر به همین شعرهای بومی و محلی (در فضای شعر و نه زبان) بنگریم، متوجه
میشویم در برخی آثار، شاعر در پی آن است که از این عناصر بومی در ساخت
فضای مذهبی، آیینی و ارزشی و انقلابی بهره بگیرد. شعرهای
آیینی و متعهد و انقلابی، بخش عمدهای از آثار انصارینژاد را شامل
میشود، اما نکته این که در صورت توجه جدی میتواند فصل ممیز و نقطه
تمایز کار او از سایر فعالان این حوزه شود، همان گونه که در فضاهای موجود
نیز همین مقدار بهرهمندی، فضایی متفاوت را پدید آورده است. مثلا به این
شعر دقت کنید که تصویری است در ساخت فضایی از درددلهای حضرت مولا علی(ع)
با چاه. ـ هر روز در قابی از اشک، با شروههای غریبی چشمان دریاییات را بر ابرها میسپاری (پرندگان پراکنده.../ ص 14) یا: ـ میرسد آسمان در آغوشش، میکند اقتدا به او دریا با نگاهی به جشن ماهیها، قد کشیده است با وضو دریا رو به فانوسهای دریایی، باز ساحلنشین شبگردی است شانههای شقایق زخمی، چشمهایش خودت بگو، دریا! (پرندگان پراکنده.../ ص 66) فرزند حوزه علمیه یکی
از نکات قابل تامل در این شعرها، رویکرد شاعر به برخی مفاهیم به تبع
تحصیلات حوزوی است. این روند را پیش از این زکریا اخلاقی در پیش گرفته و
با بهرهمندی از لطافت نگاه خیالبرانگیزش از برخی ظرفیتهای این مفاهیم
به کارش وسعت و غنای بیشتری داده است. ـ تفسیر یوسف از نفس ماه میچکد در آیه آیه دست تکان میدهد خدا تا خلسههای سبز گل سرخ پر زدیم باران گرفت بر ملکوتی که ما دو تا... (پرندگان پراکنده.../ ص 70) ـ صدا پژواک تسبیح شقایقهای تجریدی است که گسترده است اینجا، جانماز اطلسیها را و در موج غزلهایش خدا را میتوان حس کرد به ادراک تبسمهای گل تا میبرد ما را (پرندگان پراکنده.../ ص 79) با
این همه گاهی اوقات شاعر از لبه دیگر بام میافتد و آنقدر این مفاهیم بر
شعر غلبه دارد که ذهن نمیتواند آن را در ساختار طبیعی شکل گرفتن شعر به
راحتی بپذیرد. ـ میتراود به لبت آیه تحریم شراب که پراکنده شده حلقه عیاشیها با
این همه، آنچه در جریان شعری شاعران آشنا به علوم حوزوی، بیشتر به چشم
میخورد، حرکت به سمت آفرینش نوعی فضای عرفانی یا لااقل بهرهمندی از
ظرفیتهای عرفانی در شعر است. کاری که انصارینژاد نیز به عنوان یکی از
شاعران این جرگه به آن دست یازیده است. دایره وسیع زمانی ازجمله
نکات جالب دیگر این مجموعه، گستره وسیع زمانی، آن هم از منظر سرایش است.
در نخستین صفحات، تاریخ زیر شعرها آبانماه 1373 ذکر شده و این روند تا
آخرین تاریخ یعنی 8 اردیبهشت ماه 1388، یک گستره زمانی 15ساله را شامل
میشود. این مدت زمان
نسبتا طولانی، انواع و اقسام تجربههای شاعر را در خویش جای داده و در
همین مجموعه کوتاه و نسبتا کمحجم آن هم با توجه به این محدوده زمانی، شما
میتوانید نمونههای تقریبا متنوع و گوناگون از حیث تجربه و رویکرد را
مشاهده نمایید. این روند در سالهای نخستین هنوز با تجربههای شعر انقلاب از نوع دهه 60 قرابت دارد. به این نمونهها بنگرید: ـ در جنون باد و رقص خون و برق دشنهها مردی از توفان میان سینه سنگر میگرفت (پرندگان پراکنده.../ ص13) ـ خاکستری از نعش گل سرخ نمانده است با باغچه شبزده یکریز بسوزید (پرندگان پراکنده.../ ص16) ترکیبهایی
همچون «جنون باد»، «رقص خون»، «برق دشنهها»، «نعش گل سرخ»، «باغچه
شبزده» و حتی تعبیرهایی همچون «مردی از توفان» و «میانه سینه سنگرگرفتن»
از جنس ترکیبسازیهای آشنای دهه 60 و نهضت ترکیبسازی است که سردمداران
اصلی شعر دهه 60 و در راس همه، زندهیاد مرحوم «نصرالله مردانی» در آن ید
طولایی داشته است، حتی ترکیب «رقص خون» یادآور غزل معروف «رقص واژگون»
اوست. بحث روایت و نوعی تلاش برای ارائه آثار روایی و ساخت روایت هم در آثار انصاری نژاد و غزلهای اخیرش دیده میشود. ـ کجای وسعتی از آفتابگردانها نشستهای به تماشای ما پریشانها یا ـ محو در گستره آبی نقاشیها غزلی چیدهام از زمزمه کاشیها این
دو غزل، نمونههایی از رویکرد شاعر به غزلهای ساده و لطیف و معنامحور
سالهای اخیر است. با این همه انصارینژاد فقط به این تجربه از سالهای
اخیر محدود نمانده است و مثلا شکلهای مدرنتر غزل امروز را نیز با زبان و
بیان و ذهنیت خویش تجربه کرده است. ـ شبیه کودکیاش گاه گاه میگرید چقدر زل زده در چشم ماه میگرید غروب، مدرسه تعطیل شد، کجاست گلم! دو چشم مضطربش بین راه میگرید (پرندگان پراکنده.../ این
حجم از تجربهگرایی امری شایسته تقدیر است و میتوان امیدوار بود شاعری
اینچنین پرتلاش، کمتر به دام تنبلی در سرایش برسد. انشاءالله. محمدحسین
انصارینژاد، در «پرندگان پراکندهاند انسانها» سعی کرده سیمای یک شاعر
تجربهگرا را به مخاطب نشان دهد و امیدواریم در این عرصه موفق باشد.
ص 91)
غــــزل (347)
صـنـمـا ! با غـم عـشق تو چه تـدبـیر کـنـم ؟!
تـا بـه کـی در غم تـو نالهی شبـگـیـر کـنـم ؟!
دل دیـوانـه از آن شــد که نـصـیـحـت شـنـود
مـگـرش هـم ز سـر زلـف تـو زنـجـیـر کـنـم
آنچـه در مدّت هـجـر تـو کـشـیـدم ، هیهات !
در یـکی نـامـه محـال سـت که تـحـریر کـنـم
غــزل (348)
دیـده دریـا کـنـم و صـبـر بـه صـحـرا فـکـنـم
و انـدریـن کـــار دل خـویـش به دریـا فـکـنـم
از دل ِ تــنــگ ِ گـُـنــه کــــار ، بـر آرم آهـی
کــآتـش انـدر گــُـنـــهِ آدم و حـــــــوّا فـکـنـم
مایهی خوشدلی آنجاست که دلـدار آنجاست
میکـنـم جـهـد که خود را مگـر آنجا فـکـنـم
سلام ؛
"ستیغ سخن" با شرح غزل 246 حافظ به روز است .
چشم به راه حضور سـبـزتـان نـشـسـتـه ایم .
به اینجاها هم سر بزنید :
آستانه (انجمن شعر کازرون ) www.yasht-poem.blogfa.com
آستانه (انجمن داستان کازرون) www.yashtstory.blogfa.com
زمزمه های دل www.kazerun1333.blogfa.com
مـانـا بـاشــیـــــد و کــامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــروا
سلام آقای انصاری نژاد
من سالهاست غزلهای شما رو میخونم حتی قبل از اینکه با شما آشنا بشم و قبل از اینکه بدونم شما بوشهری هستید کتاب شعرتون رو پنج شش سالی هست در خانه داریم
ممنون از لطفتون
سلام موفق باشید .باعث افتخار من هست که بهم سر بزنید استاد گرامی
سلام جناب انصاری
...................
از آمدنت دلم شکوفا گردید.....چقدر خوب ودلنشین..هرچند دیر
...............
ما شالله به این کار ارزشمند وبه این دقت وحسن نظر دوست بزرگوار وپژوهشگر ارزشمند..که خوب وشایسته تمام زوایای
این مجموعه ی حماسی ومعطر را به خوبی وظرافت تحقیق وتدوین فرموده اند...وشما نیز به عنوان قطبی از شعر حماسی زمانمان نقشی اساسی در این وسعت اندیشه دارید
هر چند به نظر بند ه شما وشعر های بلندتان شایسته
بیشتر از اینها در تصویر گرایی این نقد دلنشین دارید
سلام
با مصاحبه ای تحت عنوان :
همایش های شعر خوزستان کسل کننده و بی تحرک است
به روزم .
سلام آقای محمد حسین انصاری نژاد
از شما گرامی دعوت می کنیم تا یکی از نویسندگان وبلاگ ما باشید
همکاری شما باعث افتخار ماست
اگر مایل به همکاری با گروه ما هستید به من اطلاع دهید تا در اولین فرصت نام شما را جزء نویسندگان وبلاگمان ثبت کنم
منتظر حضور سبزتان هستیم...[گل]
سلام برادر
اس دیشب چسبید.
سلام و ارادت
مفصلا باید خواند
سلام
وبلاگ:
یک آسمان قرار به هم خورده با مو ضوع اشعار مهدوی (یا همون انتظار) در اشعار شاعران امروز راه اندازی شد.
دوست داریم اگه شما هم یه کار خوب برا امام زمان داری برسونی دست ما تا با هم گریه کنیم.
راستی (چون این وبلاگ نیاز به تبلیغ داره میگم:)اگه شما مایلید در قسمت دوستان منتظر ( همون پیوند های وبلاگ ) باشین این وبلاگ رو تو قسمت پیوند ها قرار بدین و البته به ما هم خبر تا هم به نوعی دلگرمی برای ما باشه و هم اینکه ما بتونیم هل جزاء الحسان رو عملی کرده باشیم و شما رو ...
یا علی
(دوستان بزرگتر از من و اساتید خوبم منو ببخشن اگه ادبیات این متن خوب نیست و در شان شما ، صرفه جویی در وقت مجبور میکنه )
با سلام به دوست عزیز
واژه واژه ی قلم زیبا ورنگینتان راخواندم.آفرین.
ومنتظر حضور شما می مانم.
لطفا از
(مجله ادبی آساران )
هم دیدن کنید.که شامل برترینهای ادبیات اخبارادبی تاریخ ادبیات مقاله و...می باشدوحتما نظرات اصلاحی و ارزشمندتان را بیان کنید تا بهتر درخدمت شعر وادب فارسی باشیم.
سلام مطالب زیباتون را خواندم من هم با یک غزل بروزم
چشم من گیج می خورد گاهی روی شب چهره های تکراری
تا دوباره پریدی از پلکم از لب غُصه ها شدم جاری
خم زدی رنگ سبز من اما در سیاهی جوانه تر زدی و
شبنمی شد غروب چشمانم پشت حسی شبیح بیزاری
سلام،سلامی به بلندی آسمان .
به زلال و خلوص چشم ساران
سلامی به لطافت گرمای بهاری
سلامی همچون بوی خوش آشنایی
سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$_____________________________$$
$$_____________________________$$
$$_________$$$$$$$$$$__________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$___________$$$$$$____________$$
$$_________$$$$$$$$$$__________$$
$$_____________________________$$
$$_____________________________$$
$$______$$$$$_______$$$$$______$$
$$____$$$$$$$$$___$$$$$$$$$____$$
$$___$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$___$$
$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$
$$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____$$
$$______$$$$$$$$$$$$$$$$$______$$
$$________$$$$$$$$$$$$$________$$
$$__________$$$$$$$$$__________$$
$$___________$$$$$$$___________$$
$$____________$$$$$____________$$
$$_____________$$$_____________$$
$$______________$______________$$
$$_____________________________$$
$$_____________________________$$
$$___$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$___$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$_________$$$$$_____$$
$$_____$$$$$$_______$$$$$$_____$$
$$______$$$$$$_____$$$$$$______$$
$$________$$$$$$$$$$$$$________$$
$$__________$$$$$$$$$__________$$
$$_____________________________$$
$$_____________________________$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
دوست دارم بای
توهم بیا